جدول جو
جدول جو

معنی حروف ناری - جستجوی لغت در جدول جو

حروف ناری(حُ فِ)
رجوع به حروف آتشین شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حروف نافیه
تصویر حروف نافیه
در دستور زبان علوم ادبی حروفی که دلالت بر نفی کند مانند «نا» و «نه»
فرهنگ فارسی عمید
(حُ فِ نا یَ / یِ)
در پارسی، ’نه’ مانند:نیامد، و در عربی ’ما، لم ، لمّا، لا’ آمده است
لغت نامه دهخدا
(حِ)
دهی است از دهستان ریز بخش خورموج شهرستان بوشهر، در 102هزارگزی جنوب خاور خورموج، خاور کوه بهرام شاه. کوهستانی و گرمسیر است. 205 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات، خرما، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(حُ فِ)
رجوع به حروف آتشین شود
لغت نامه دهخدا
(حُ فِ جارْ رَ / رِ)
در دستور زبان عرب حروف اضافه را بدین نام خوانند چونکه در آن زبان هرگاه این حروف بر سر اسمی درآید پایان آنرا مکسور و مجرور کند و این حروف هفده باشند و ابن حسام هروی در منظومۀ عوامل، آنها را چنین به نظم درآورده است:
با و تا و کاف و لام و واو، و منذ، مذ، خلا
رب ّ، حاشا، من، عدا، فی، عن، علی، حتی، الی.
رجوع به جاره شود
لغت نامه دهخدا
(حُ فِ نَفْیْ)
رجوع به حروف نافیه شود
لغت نامه دهخدا
(حَ فِ یِ)
یکی از حروف قافیه است. شمس قیس گوید: آن است که حرف مزید بدان پیوندد، و اصل این اسم از نوار است رمیدن و آتش را بهمین معنی نار خواندند که در التهاب مضطرب و رمنده باشد. و گویند امراءه نوار، زنی پارسا و رمنده از فواحش و چون این حرف از خروج که اقصی غایت حروف قافیت است بدو مرتبه دورتر می افتد آنرا نایر خواندند. و این معنی ابومسلم بشاری که یکی از فحول شعراء عجم بوده است روایت میکند. و باشد که حرف نایر متکرر گردد و دو و سه نایر باشد چنانکه در اصناف قوافی بیان کنیم. (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 202). و رجوع به نایر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حروف نفی
تصویر حروف نفی
واژگان نایش چون: نه نا نی بی
فرهنگ لغت هوشیار
حروف چینی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
حروف چین
فرهنگ واژه مترادف متضاد